سلام به روی ماهت!
بسم الله الرحمن الرحیم
امیر حسین عزیزم سلام
امروز بعد از 18 هفته انتظار بلاخره سونوی آنومالی دادم و فهمیدیم که دردونه ی تو شکم مامان یه پسر نازه
به خاطر اتفاق ِ پارسال و از دست دادن جنین کوچولوی 10 هفته ایمون همش می ترسیدم برات وبلاگ بزنم و
خاطره ی پارسال برام زنده بشه و خداایی نکرده برای تو هم ...
تا الان جرات نمی کردم وبلاگ بزنم ولی امروز وقتی دیدم توی سونو هیچ مشکلی نیست دیگه گفتم وقتشه
وبلاگو بزنم قبل این که دیر تر از این بشه !
پسر قشنگم تو الان 220 گرمی یعنی یکم بزرگ تر از یه کف دست ! کاش این روز ها و ماه ها زود بگذرن و تو بشی سه کیلو و 220 و بیای تو بغلم چیزی نمونده فقط 21 هفته دیگه یعنی تقریبا پنج ماه
الان بابایی زنگ زد گفت داره میاد دنبالم بریم هیات هفتگیمون که یکشنبه ها برگزار میشه ، خونه آقای نصرالهی ِ
امروز یکم سرگیجه دارم و فشارم رو 9 بود ولی باید حتما هیات رو بریم ..
من برم زود آماده بشم
خداحافظت عزیزم
مامانی